صعود و سقوط بورس در ایران

بورس در ایران چند ماهی بازار بی‌رقیب سودآوری بود. با بازدهی بیش از 18 درصدی در هفته دوم اردیبهشت‌ماه بورس تهران دولت متسعجل بود و دیروز با کاهش 5/ 3 درصدی بیشترین افت را داشته است.

رشد بالای نقدینگی در بازار بورس از ابتدا منتقدانی داشت. کسانی که رشد افسارگسیخته بورس را با رکود داخلی همخوان نمی‌دانستند. کسانی مانند فرشاد مومنی استاد دانشگاه علامه هشدار می‌دادند که این تاخت به به عقب‌نشینی بزرگی نیز منتهی خواهد شد. زمانی که نقدینگی‌ها جای خود را در بورس نیابند به بازارهای موازی سرازیر شده و آن زمان است که بایستی شاهد تورم افسار گسیخته باشیم. اکنون گویا این پیش‌بینی به وقوع پیوسته است و سه چهارم نمادهای فعال در کل بازار سهام با صف‌های فروش سنگین و کاهش قیمت روبرو هستند.

در این میان دو خبر است که بیش از همه خریداران را در پشت صف فروش نگه داشته است: هدف‌گذاری تورمی که توسط بانک مرکزی ابلاغ شده است و آزادسازی سهام عدالت.

بیشتر بخوانید:

آیا بورس حباب دارد؟

سقوط بورس با بازار ارز چه می‌کند؟

عوامل عمده موثر بر بازار ارز

سقوط بورس، صعود ارز

این سومین افت متوالی بازار سرمایه در هفته‌های اخیر است. نگرانی فعالان بازار از تحقق فرضیه حباب و سناریوهای دولت برای نگهداشت تورم و همچنین ورود سهام عدالت دلایل اصلی کاهش شاخص کل بورس تهران برشمرده می‌شود. نگاهی که به گفته برخی از فعالان بازار تصنعی است و مداخله‌ای است. سیاست‌هایی که بورس را ابزاری برای اجرای سیاست‌های سرمایه‌ای دولت کرده است.

بورس‌بازی با سهام عدالت

گرچه هنوز راهکارهای آزادسازی سهام عدالت شفاف سازی نشده است اما احتمالاً با آزادسازی سهام عدالت جمعیتی نزدیک به 40 تا 50 میلیون نفر کدبورسی خواهند گرفت و وارد بازار سرمایه می‌شوند. این گروه بیشتر دهک‌های پایینی هستند که در طرح سال84 توانستند برگه‌های سهام عدالت را دریافت کنند.

کارشناسان بورس از ابتدا به دیده شک به این طرح نگاه می‌کردند. استدلال آنها این بود که آزادسازی سهام عدالت بازار سهام کسانی به بازار سرمایه ورود خواهند کرد که اطلاعی از راهکارها و روش‌های دادوستد در بورس ندارند و بیشتر این بازار را متلاطم می‌کنند. همین خبر موجب شد روز گذشته از 573 نماد فعال بورس و فرابورسی، 390 سهم با مازاد عرضه مواجه شده و گرفتار صف فروشی به ارزش حدود 7هزار میلیارد تومان شدند. این در حالی است که تنها 66 نماد با صف خرید (به ارزش 490 میلیارد تومان) همراه شدند.

درواقع التهاب بازار پیش از این نیز در این بازار مشهود بود و اینک با این خبر آنتروپی بالا رفته است و به عبارتی با افروده شدن داده جدید افزایش یافته.

سیاست کنترل تورم

با اعلام هدف‌گذاری تورم از سوی بانک مرکزی بسیاری گفتند مگر پیش از این تعریف بانک مرکزی چیزی غیر از این نبوده است! کنترل نرخ تورم با تعیین سودبانکی و میزان نقدینگی موجود در بازار. با این همه در حالیکه داده‌ها و اطلاعات حاکی تورم 35 درصدی در سال جاری است، بانک مرکزی هدف خود را تورم 22 درصد قرار داده است. از این رو بانک مرکزی با استفاده از عملیات باز و هدف‌گذاری میانی نرخ سود بازار بین بانکی به شکل تعیین نرخ سود سیاستی، دالان نرخ سود، خرید و فروش اوراق بهادار دولت با بانک‌ها، اعطای اعتبار در قبال اخذ وثیقه و سپرده‌‌گذاری بانک‌ها نزد بانک مرکزی فراهم کرده است تا در همراهی با تقویت نظارت و اقدامات احتیاطی کلان، حلقه آخر اقدامات ثبات‌ساز خود با تاکید بر دستیابی به نرخ تورم هدف و در کنار آن جلوگیری از تعمیق شکاف تولید را آغاز کند.

این در حالی است که بورس‌بازارن انتظار تورمی حداقل مانند سال 98 را می‌کشند. چرا که علاوه بر تحریم‌ها تأثیر ویروس کرونا در کنار سیاست‌های انبساط پولی (کاهش نرخ سود سپرده و بسته 75 هزار میلیارد تومانی مقابله با کرونا) انتظار تورمی را تشدید کرده است.

راهکارهای مقابله با سقوط

این دو نگرانی موجب شده است که شاخص کل بورسی که در اردیبهشت ماه 100 درصد فراتر رفته بود اینک به 80 درصد محدود شود. شرکت‌های بزرگ بورسی در این میان با بیشترین فشار از جانب معامله گران مواجه هستند. البته باید پذیرفت بسیاری از شرکت‌های حاضر در بورس هم‌اکنون به خاطر رشد نقدینگی از سوی مردم رشد کرده‌اند و ارزش واقعی سهام آنها بسیار کمتر است.

با ورود حجم بالای نقدینگی و بازیگران تازه‌کار هر اصلاح کوچک و خبری از دنیای بیرون جو روانی بورس را به هم زده و ترس عظیمی را پیرامون حبابی بودن در دل سرمایه‌گذاران می‌اندازد. همین ترس است که موجب موج عظیم ورود و خروج و صف‌های طولانی شده است و در نهایت به ریزش بورس منجر خواهد شد.

هومن مقراضی کارشناس بورس از لندن در این زمینه مقاله‌ای در روزنامه دنیای اقتصاد نوشته است دو پیشنهاد اساسی برای بورس تهران دارد.

آموزش سهامداران

 همه این ایرادها به گردن کارگزاران تازه کار نیست. سرمایه‌گذارانی که برای فرار از تورم کمرشکن این روزها و رکود بازار کار به بورس آمده‌اند تا مشکلی را از دوش خود و خانواده خود بردارند. در کشورهای اروپایی کارگزاری‌ها اجازه ندارند برای کسی که آموزش ندیده افتتاح حساب کنند. بورس ایران پیش از این نیز با این مشکل روبرو بود که کارگزاری‌ها در قبال آموزش سهامداران بی‌اعتنا هستند.

فروش استقراضی

پیشنهاد دوم این است که با هدف عمق بازار و کارآیی بورس راهکار فروش استقراضی تدوین شود. در فروش استقراضی سرمایه‌گذار نسبت به فروش یک دارایی در قیمت‌های بالا اقدام می‌کند با این امید که مجددا همان دارایی را پس از افت، در قیمت‌های پایین‌تر خریداری کند و سود از محل کاهش قیمت یک دارایی شناسایی خواهد شد.

عموما سرمایه‌گذاری که از این شیوه استفاده می‌کند یا اصطلاحا موقعیت فروش اتخاذ کرده مالک دارایی نبوده و آن را از سایر سرمایه‌گذاران قرض خواهد گرفت. مثلا فرض کنید شما پیش‌بینی می‌کنید قیمت سکه یک میلیون تومان ارزان خواهد شد. می‌توانید ۱۰۰ عدد سکه قرض بگیرید و سریع بفروشید، بعد که هر سکه یک میلیون تومان ارزان‌تر شد ۱۰۰ سکه بخرید و قرض تان را پس دهید. این وسط شما ۱۰۰ میلیون تومان سود کرده‌اید. ریسک این سرمایه‌گذاران این است که برخلاف انتظار آنها قیمت به جای کاهش، افزایش یافته و آنها مجبور شوند در قیمت‌های بالاتری مجددا دارایی را بخرند.

 این مکانیزم باعث می‌شود سهامی که حباب دارند شناسایی شده و به سرعت به قیمت‌های تعادلی خود بازگردند. اگر بورس تهران به چنین مکانیزمی مجهز بود، قاعدتا مدت‌ها پیش، از پمپاژ نقدینگی به سهم‌های بعضا زیان‌ده جلوگیری می‌شد و اکنون به جای خوشحالی از جذب نقدینگی جدید به بازار، نگرانی از بابت بزرگ‌تر شدن این حباب‌ها نبود!

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید!