تأثیر طلا بر دیگر ارزها

چگونه قیمت طلا بر دیگر ارزها در سراسر جهان تأثیر می‌گذارد؟ در اینجا نگاهی می‌اندازیم بر بازی این فلز زرد با ارزش و موجی که بر ارزهای معتبر جهان ایجاد می‌کند.

در این روزها که قیمت طلا در نمودارها بالا و بالاتر می‌رود بسیاری از سرمایه‌گذاران از ترس از دست دادن سرمایه‌های خود در بازار پول این بازار را انتخاب کرده‌اند. بازاری که به زعم بسیاری ریسک کمتری دارد. اما طلا در تمامی اشکال خود در همیشه تاریخ بر روی اقتصاد تأثیر گذاشته است. برای اطلاع از تاثیر طلا لازم است ابتدا با مفهوم طلای استاندارد آشنا شوید.

طلای استاندارد چیست؟

گرچه طلای استاندارد یا  Gold Standard  از دهه 70 میلادی دیگر کاربردی در مبادلات بین‌المللی ندارد. با این همه درک آن برای فهم اهمیت تأثیر طلا بر دیگر ارزها اهمیت دارد. طلای استاندارد در واقع سیستم پولی است که واحد محاسبه اقتصادی استاندارد وزن ثابتی از طلا است. در این سیستم امکان تبدیل آزادانه پول به طلا و بالعکس داده شده است. زمانی که کشورها از طلای استاندارد استفاده می‌کنند، درواقع قیمت تثبیت شده‌ای را برای خرید و فروش طلا تعیین کرده و ارزش ارز ملی خود را مشخص می‌کنند.

مثالی در این زمینه راهگشا است. اگر ایالات متحده آمریکا به سیستم طلای استاندارد بازگردد و برای هر انس طلا قیمت 500 دلار را تعیین کند، ارزش دلار برابر یک پانصدم انس طلا خواهد بود. به این ترتیب ثبات ارز در سیستم طلای استاندارد بیشتری خواهد بود.

معرفی طلای استاندارد مزیت‌هایی داشت. نخست اینکه دیگر برای انتقال طلا لازم نبود شمش سنگین یک کیلویی و یا نیم کیلویی جابجا شود و یا طلا به شکل سکه بین افراد، شرکت‌ها و یا کشورها رد و بدل شود. همچنین اعتماد به معاملات بین‌المللی افزایش می‌یافت چرا که اینک ارز کاغذی از پشتوانه‌ای واقعی برخوردار بود. البته هدف اصلی سیاست طلای استاندارد جلوگیری از تورم و حتی تورم زدایی و همچنین افزایش ثبات پول ملی است.

نخستین بار طلای استاندارد چه زمانی معرفی شد؟

برای نخستین بار سیستم طلای استاندارد در آلمان سال 1871 معرفی شد و بعد از آن در سال 1900 بیشتر کشورهای توسعه یافته این سیستم را در سیستم پولی خود پیاده کردند. این سیستم برای دهه‌ها پابرجا بود و همکاری‌های بین‌المللی نیز موفقیت آن را تضمین می‌کرد. اما با وقوع جنگ جهانی اول این عهد بین‌المللی میان کشورها شکست و این سیستم برای بقا با دشواری‌هایی روبرو شد. تغییرات گسترده در نظام توافقات سیاسی، بدهی سنگین کشورها و بسیاری دیگر از عوامل دست به دست هم دادنند تا اعتماد به سیستم طلای استاندارد کاهش یابد.

جایگزین طلای استاندارد

تیر آخر را به تتمه اعتماد به طلای استاندارد جنگ جهانی دوم زد. بعد از پایان جنگ قدرت‌های غربی با توسعه توافقنامه برتون وودز ساختاری را برای ارزیابی ارز ایجاد کردند که تا سال 1971 باقی ماند. این توافقنامه در اول جولای 1944 در برتون وودز، جایی در ایالت نیوهمشایر آمریکا برگزار شد. بر اساس آن سیاست‌های پولی هر کشوری باید چنان اتخاذ می‌شد که مبادله ارز خود را به طلا گره زده و نرخ را ثابت نگه دارد. ایالات متحده دو سوم طلای دنیا را آن زمان در اختیار داشت و اصرار داشت که نظام برتون وودز هم بر طلا و هم بر دلار مبتنی باشد. این به معنای آن بود که سایر ارزها باید خود را هم بر اساس طلا و هم بر اساس دلار می‌سنجیدند. با این همه از آن زمان با ارزش بیشتر دلار این گمانه و نگرانی پیش آمد که ارزها رفته رفته بیشتر خود را بر اساس دلار بسنجند و طلا در نظام ارزشیابی کنار گذاشته شود.

در سال 1971 ریچارد نیکسون، رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا برای دوره‌ای  قابلیت تبادلی دلار را به حالت تعلیق درآورد. از آن پس کشورها می‌توانستند از ارزهای مورد نظر خود به جز طلا استفاده کنند. در سال 1973 دول مختلف به ارزهای ملی خود اجازه دادند که سیستم شناور را در پیش بگیرند. و این انتهای سیستم برتون وودز و خروج طلا از سیستم ارزشیابی ارزهای ملی بود.

از دهه 70 بدین سو، بیشتر دولت‌ها از سیستم امری و قانونی برای تعیین نرخ ارز خود استفاده می‌کنند. در این سیستم دولت پولی را چاپ می‌کند که این پول پشتوانه کالایی ندارد. ارزش پول ملی و ارزهای بین‌المللی در این سیستم وابسته به میزان عرضه و تقاضا و همچنین عرضه و تقاضا خدمات و کالا در کل اقتصاد. قیمت آن خدمات و کالاها (و از جمله آنها طلا و نقره) بر اساس شرایط بازار تعیین می‌شود.

تعیین قیمت طلا

در حال حاضر فاکتورهای زیادی هستند که قیمت طلا را مشخص می‌کنند. مثلاً تغییرات نرخ دلار آمریکا عامل مهمی در تعیین نرخ طلا است. همچنین نرخ بهره، تحولات ژئوپولتیک، رشد اقتصادی پایین یا ترس از آن و همچنین عرضه و تقاضای طلا عواملی هستند که در تعیین قیمت این فلز باارزش تأثیرگذار هستند.

بسیاری از فعالان عرصه طلا در طول سال‌ها با رابطه متقابل طلا و دلار آشنا شدند. افزایش دلار نرخ طلا را عملاً نه تنها در بازار تهران بلکه در دیگر بازارهای بین‌المللی به جز ایالات متحده آمریکا بالا می‌‌برد. به عبارتی زمانی که دلار در پایین ترین نرخ خود است سرمایه‌گذاران از طلا به عنوان بهشتی ایمن یاد می‌کنند که ارزش معاملاتی خود را طی سال‌ها حفظ می‌کند. فلزی که می‌تواند هر زمان به پول تبدیل شود. البته ممکن است در بازه‌های زمانی که دلار بسیار گران می‌شود به دلیل تقاضای کم در بازارهای بین‌المللی طلا ارزان شود.

بازار فارکس و ارزیابی ارزش ارزها

قبل از اینکه به کشورهایی با بیشترین معدن طلا نگاهی بیندازیم بگذارید به بازار ارزی بین‌المللی نگاه دوباره‌ای بکنیم. اصلاً منظور ما از بازار تبادل ارز خارجی چیست. آنچه از آن با عنوان فارکس یا Foreign Exchange Market Forex و یا FX یاد می‌شود بزرگترین بازار مالی جهان است که نرخ ارزهای مختلف در آن مشخص می‌شود. کسانی که در فارکس معامله می‌کنند می‌توانند ارزها را خریده، فروخته، تبدیل و یا پیش‌بینی کنند. این بازار از بانک‌ها، معامله‌گران، شرکت‌های بازرگانی، بانک‌های مرکزی‌، شرکت‌های مدیریت سرمایه‌گذاری، صندوق پوشش ریسک و سرمایه‌گذاران است.

در این بازار ارزهای مختلف به دو دسته شناور رایگان و شناور ثابت تقسیم‌بندی می‌شود. ارزش ارز شناور رایگان بر اساس بازار آزاد و بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. درحالیکه ارزش ارزهای شناور ثابت بر اساس رابطه آنها با دیگر ارزها سنجیده می‌شود. مثال‌هایی از ارز شناور رایگان می‌توان به دلار آمریکا، ین ژاپن و پوند انگلیس اشاره کرد و نمونه‌هایی از ارزهای شناور ثابت شامل یوان چین و روپیه هند هستند.

کشورهای تولیدکننده طلا

 حال زمان آن است که نظام ارزی کشورهای تولیدکننده طلا را بررسی کنیم. در وهله اول مشخص است که معادن طلا در همه جای دنیا به یکسان پخش نشده‌اند و کشورها به صادرکننده و واردکننده طلا تقسیم می‌شوند. از آنجا که ارزش ارز به ارزش طلا گره خورده است ملل مختلف نمی‌توانند نسبت به تحرکات بازار طلا در جهان بی تفاوت باشند. برای همین کشورهای دارای بیشترین میزان ذخیره طلا از ارز قدرتمندتری برخوردارند. دلیل آن نیز این است که ارزش صادرات این کشورها بسیار بالاتر خواهد رفت.

زمانی که قیمت طلا بالا می‌رود تولیدکنندگان طلا به منابع طلای بیشتری دسترسی دارند و تراز تجاری آنها به یکباره جهش پیدا می‌کند. اما در مقابل کشورهایی که واردکننده بزرگ طلا محسوب می‌شوند از ارزهای ضعیف‌تری برخوردارند و حتی در مواردی مانند چین، برای پایین نگه داشتن ارزش ارز خود (به جهت افزایش مزیت رقابتی در صادرات) طلای زیادی را به اقتصاد وارد می‌کنند.

به هر حال کشورهای تولیدکننده نمی‌توانند از همه معادل خود بهره‌برداری کنند و طلای تولیدشده را صرف صادرات کنند. چرا که در چنین صورتی منابع مالی خودشان با مشکل روبرو می‌شود. این کشورها در مورد افزایش عرضه طلا در بازارهای جهانی و کنترل قیمت طلا بسیار محافظه‌کارند.

همچنین زمانی که بانک مرکزی طلای زیادی را از بازار خریداری کرد در عرضه و تقاضا خلل وارد شده و بر ارز ملی تاثیرگذاشته و منجر به تورم خواهد شد. دلیل آن هم این است که بانک مرکزی دولت ها برای خرید بیشتر طلا نیاز به انتشار پول بیشتری دارند که عملاً پشتوانه‌ای در اقتصاد ندارد.

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید!