
سقوط آزاد ریال
در روزهای گذشته قیمت ارز چنان بالا رفته است که برخی از هراس ورود دلار به کانال 30 تومانی صحبت میکنند. بسیاری از کسانی که در بازار ارز هستند ارز دولتی 4200 تومانی را به نفع قشر بالا و برخوردار و در طولانی مدت به ضرر اقشار حقوق بگیر میدانند.
امروز در صرافی ملی دلار 22 هزار و 750 تومان و یورو 25 هزار 50 رسید بسیاری میگویند این روند ادامه خواهد داشت و به کانال 30 هزار تومانی وارد خواهد شد. اتفاقی که به کابوس خانوارهای ایرانی تبدیل شده است. نکته اینکه در هنوز تا ورود اجناسی که با دلار امروز وارد کشور شده است و تأثیر تورمی آن بر روی کالاها زمانی مانده است. درواقع به گفته کارشناسان اقتصادی پاییز سال 99 سال سختی برای اقشار حقوق بگیر خواهد بود چرا که تأثیر تورم ناشی از افزایش دلار در آن پاییز امسال آغاز میشود.
دلایل کاهش عرضه ارز
میثم رادمهر، اقتصاددان و کارشناس بازار ارز افزایش قیمت ارز را به سه عامل ربط میدهد. نخست کاهش صادرات نفت به زیر 200 هزار بشکه نفت در روز است. منبع اصلی ارز در کشور نفت است و کاهش صادرات نفت موجب شده است که عرضه دلار و ارز در کشور بسیار کاهش یابد. بسیاری از شرکتهای نیمه خصوصی و حتی خصوصی به صورت غیرمستقیم برای ادامه بقا نیازمند دلارهای نفتی بودند و اینک به دلیل تحریمها این منبع از کشور گرفته شده است.
دومین عامل، تأثیرات اپیدمی ویروس کرونا بر اقتصاد کشور است. اپیدمی ویروس کرونا نه تنها متقاضیان انرژی را در سطح بینالملل کاهش داده است بلکه به دلیل بسته بودن مرزها صادرات در کشور کاهش یافت و بارها برای مدتها در مراکز گمرکی کشور معطل ماند.
مضاف بر این دولت مجبور شده است هزینههای بالایی به خاطر تعطیلی اقتصاد کشور و همچنین تسهیلات مالی به کسب و کارها بپردازد. سازمان تامین اجتماعی بیمه بیمارستانها در این مدت کامل پرداخت کرد و بیمه بیکاری به خیل عظیم بیکارشدگان ناشی از کرونا تعلق گرفت.
البته گفتنی است بسیاری به نحوه مدیریت دولت در بحران کرونا اشکال وارد میکنند و ممانعت از تجمعات و سفرها و همچنین قرنطینه نشدن مراکز اپیدمی را دلیل اصلی گسترش کرونا میدانند.
دلایل افزایش تقاضای ارز
سومین عامل به نظر رادمهر به روندهای تقاضا برمیگردد. جبران کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی و صندوق توسعه ملی از جمله روندهایی بود که با تئوریهای معمول اقتصادی تعریف نمیشود. همچنین به دلیل کاهش نرخ سپردهها و اوراق خزانه اسلامی، پول در بازار بین بانکی زیاد شد. نرخ سود در کشور هماکنون بسیار پایین است، آن هم در شرایطی که از نظر تاریخی بیسابقهترین نرخ بازدهی منفی را تجربه میکنیم. به گفته رادمهر اگر نرخ تورم را از نرخ بهره کم کنیم به عدد منفی میرسیم که تا کنون در اقتصاد کشور تجربه نکردهایم. زمانی که نرخ بازدهی منفی میشود پول به جریان درمیآید و سرعت گردش پول بالا میشود. در چنین شرایط تقاضا نیز زیادی وارد بازار میشود که خود به عنوان محرکی برای افزایش قیمتها عمل میکند.
رادمهر با اشاره به قیمت املاک و مستغلات، خودرو و مایحتاج ضروری کشور مانند لبنیات و دیگر محصولات در کشور آن را نه لزوماً ناشی از محرک ارزی بلکه ناشی از تورمی میداند که در نتیجه افزاش سرعت گردش پول ایجاد شده است. حتی به گفته این کارشناس اقتصادی ارز در مواردی دیرتر از دیگر محصولات حرکت خود را آغاز کرد. این برخلاف روندهای سابق است که ابتدا ارز گران میشود و به تبع آن دیگر محصولات افزایش قیمت پیدا میکردند.
افزایش ارز تنها یکی از عوامل تورم است
یکی از عوامل این تورم پایه پولی نقدینگی است ولی عوامل دیگری هم دارد. دومین عامل نرخ بازدهی منفی است که همه بازارها با متورم کرده است. سوم محرک تورم افزایش قیمتها در بازار سرمایه است که به شکل عجیبی در این چند ماه افزایش پیدا کرده است. به گفته رادمهر افزایش قیمتها در بورس اوراق بهادار به تورم دامن میزند.
گفتنی است افزایش قیمت ارز از سال 90 آغاز شد و در بازه 8 ساله دولت نهم و دهم دلار 5/298 درصد گران شد. یعنی چیزی در حدود سه برابر. با اینکه در نرخ ارز در دولت یازدهم و دوازدهم در بازه کوتاهی مهار شد اما با شروع بحران کرونا و شرایط جدید از جمله تحریم و سیاستهای غلط دولت موجب شده است که دلار از با رشدی نزدیک به دوبرابر از 15 هزار 22 تومان در فروردین 99 اکنون به 22 هزار 750 برسد. این بحران در ادامه بحران سال 97 است که دلاری که فروردین ماه در قیمت 5 هزار 500 معامله میشد در اردیبهشت سال 98 به 14 هزار 700 برسد.