
اینک فردای انتخابات آمریکا؛ از اقتصاد ایران چه خبر؟
حدود چندماهی می شود که انتخابات آمریکا و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، به یک گزاره با اهمیت در فضای رسانه ای کشور تبدیل شده است، موضوعی که تأثیر آن بر اقتصاد ایران برای برخی صاحبنظران این حوزه غیرقابل انکار است اما در گفتمان اصلی جمهوری اسلامی ایران تلاش می شود تأثیر این انتخابات حداقلی جلوه داده شود. این موضوع اغلب با بیان این مطلب که سیاست آمریکا در قبال ایران یکسان است پس انتخاب هر یک از دو کاندیدای دموکرات یا جمهوری خواه تفاوت خاصی در کلیت شرایط سیاست های ایالات متحده آمریکا ایجاد نمی کند، مطرح می شود.
دونالد ترامپ طی 4 سالی که بر رأس مسند ریاست جمهور آمریکا بود، تلاش کرد با خروج از توافق برجام و بازگرداندن تحریم ها فشاری را بر ایران تحمیل کند. از سویی ایران در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما که چهره ای دموکرات بود توانست با کشورهای 1+5 سر میز مذاکره بنشیند. در حال حاضر هم که فشار حداکثری ترامپ به ایران زیاد شده تمایل به مذاکره با آمریکا در افکار عمومی بیشتر شده است. اهمیت این تمایل جایی زیاد می شود که براساس یک نظرسنجی 75 درصد نمونه آماری از ایرانیان اخبار مربوط به انتخابات آمریکا را دنبال می کنند و براساس یک نظرسنجی از سوی موسسه افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا) نزدیک به نیمی از نمونه آماری مردم ایران نتایج انتخابات آمریکا برایشان مهم بوده است.
تصور اصلی در پس انتخابات
با این اهمیتی که مردم ایران برای نتیجه انتخابات آمریکا قائل شده است، این تصور وجود دارد که اگر همین الان نتیجه انتخابات آمریکا مشخص شده باشد و جو بایدن به ریاست جمهوری 4 سال آینده برگزیده شود، شرایط برای دور جدیدی از مذاکرات فراهم می شود.
با زیر بنای همین تصور می توان گفت که با رئیس جمهور دموکرات آمریکا مذاکره صورت می گیرد و با ترامپ جمهوری خواه مذاکره ای در کار نخواهد بود طی این چند ماه تحلیل های زیادی در فضای رسانه ای درباره دوران پساانتخابات 2020 ارائه شده است. اما چه کسی است که نداند سیاست پیچ و خم های زیادی دارد و پیش بینی وقوع سناریوهای دنیای سیاست انقدرها هم ساده نیست. به عنوان مثال طی این مدت ترامپ چندین بار آمادگی خود برای مذاکره با ایران را از فردای انتخابات با ادبیاتی تبلیغاتی مطرح کرده است و بایدن هنگامی که صحبت از دخالت ایران در انتخابات آمریکا شد به صورت تلویحی درباره برخورد با این موضوع صحبت کرد.
سیگنال های ایران و آمریکا به یکدیگر مهم است
اما فارغ از اینکه از فردای انتخابات آمریکا چه کسی بر مصدر ریاست کاخ سفید خواهد نشست، می توان به یک جمع بندی درباره شرایط اقتصاد ایران رسید. از نگاه حجت قندی استاد اقتصاد دانشگاه وندربیلت آمریکا در تحلیلی که تجارت نیوز آن را منتشر کرد، بازار ارز ایران فردای انتخابات آمریکا تحت تاثیر سیاست رئیس جمهور آمریکا خواهد بود. اینکه رئیس جمهور آتی آمریکا کاری خواهد کرد که درآمد ارزی دولت و به عبارتی طرف عرضه ارز در کشور با امکان صادرات نفت بیشتر تقویت شود یا خیر؟
حال با در نظر گرفتن همین گزاره مورد اشاره می توان به این نتیجه رسید که اگر مذاکره ای با آمریکا در کوتاه مدت صورت نگیرد و دو طرف هم به یکدیگر سیگنال روشنی ارسال نکنند به عنوان مثال زنگنه وزیر نفت از لیست تحریم ها خارج نشود احتمال افزایش قیمت کماکان وجود دارد.
البته یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که همین تب و تاب مذاکره با آمریکا با آمدن بایدن باعث شده تا بسیاری تحلیل گران پیش بینی کنند به صورت مقطعی با مشخص شدن نتیجه انتخابات قیمت ارز فروکش می کند اما اگر در مورد سایر عوامل موثر بر اقتصاد کلان اتفاقی نیفتد قیمت ها می تواند مجدد میل به افزایش پیدا کنند. این افزایش احتمالی قیمت ارز با بیشتر شدن سیاست های پولی و مالی دولت تقویت هم می شود.
سکه همسوی با ارز حرکت خواهد کرد
یک دیدگاه درباره رابطه خرید سکه و طلا با ریسک های اقتصادی وجود دارد مبنی بر اینکه در شرایط پر ریسک اقتصادی سرمایه گذارانی که نقدینگی در جیب خود دارند، تمایل به خرید سکه و طلا پیدا می کنند. به این ترتیب تلاش می کنند سرمایه خود را دربرابر انواع ریسک محافظت کنند. این فرضیه با تمایل به خرید انواع مسکوکات و افزایش قیمت آن در ماه های قبل در داخل یکبار دیگر هم تاحدی اثبات شد. در حال حاضر هم شرایط بعد از انتخابات آمریکا و ریسک های احتمالی آن را می توان به عنوان یک عامل موثر درباره قیمت سکه و طلا معرفی کرد. به این باید اضافه کرد که تجربه نشان داده سرمایه گذاران در بازار سکه و طلا در داخل از الگوی قیمت دلار تبعیت کرده اند و اگر تمایل به افزایش قیمت دلار شکل بگیرد احتمالا سکه و طلا نیز از این شرایط متاثر شوند. البته در مورد قیمت مسکوکات و طلا نمی توان چشم داشتی به نوسانات قیمت جهانی و اونس طلا نداشت.
لغو تحریم ها زمان می برد
از نگاه «طهمورث غلامی» پژوهشگر ارشد مسائل آمریکا در صورتی که بایدن سرکار بیاید شاید او بتواند با هزینه کمتری تحریم هایی که با دستور اجرایی ترامپ وضع شده را تعلیق یا لغو کند اما تحریم هایی که با استناد قانون کنگره وضع شده اند همچون مقابله با تروریسم نیازمند توضیح به کنگره است و این یعنی حتی اگر کاندیدای دموکرات این دور از انتخابات آمریکا سرکار بیاید برای رفع بعضی تحریم ها نمی تواند به سرعت اقدام کند. از سویی عمر دولت دوازدهم هم رو به پایان است و دولت آینده آمریکا به راحتی حاضر نمی شود با این دولت مذاکره کند چون برای آن سرانجامی قائل نیست. شاید دولت روحانی هم برای حفظ پرستیژ خود تا روز آخر از مذاکره سرباز بزند در حالی که در ظاهر خود را متمایل به مذاکره نشان دهد. بنابراین با یک نگاه منطقی تر باید منتظر سرکار آمدن دولت سیزدهم بود. دولتی که احتمالا پشتوانه قوی در مجلس یازدهم دارد. حال با چنین شرایطی احتمال اینکه دولتی اهل مذاکره سرکار بیاید به راحتی محتمل نخواهد بود، در بهترین حالت می توان دولتی را تصور کرد که در راس تیم مذاکره کننده آن فردی همچون سعید جلیلی با تجربه ناموفق در مذاکرات بین المللی حضور خواهد داشت.
صادرات سخت می شود، تولید سخت تر؟
با چنین تصویری از آینده سیاسی حدود 4 سال آینده، اقتصاد کشور در بخش هایی که به مسائل بین الملل گره می خورد شرایط آسانی را پیش رو نخواهد داشت. به عنوان مثال صادرکننده ها کماکان برای فعالیت بازرگانی خود باید به هزار راه غیررسمی و پرخطر متوسل شوند. حضور شرکت های بین المللی هم در ایران کار ساده ای نخواهد بود. (البته می توان حضور چینی ها را استثنا کرد.)
وقتی شرایط اقتصادی مهیا نشود کماکان حرف زدن درباره حمایت از تولید هم یک جنبه شعارگونه خواهد داشت که زینت المحافل سیاسی- اقتصادی است و برخی از فعالان اقتصادی و مسئولان نیز تنها خود را طرفدار تولید نشان میدهند.