از گرانی ارز و سکه واقعا خوشحالی؟

این روزها که بازار سرمایه بعد از یک دوره رشد نسبتا طولانی، دوره ریزش را تجربه می‌کند بسیاری از بازارهای موازی همچون سکه و طلا جذابیت زیادی پیدا کرده‌اند.

این جذابیت از آن جهت است که افراد نقدینگی خود را به سکه و دلار تبدیل می‌کنند و همگام با افزایش قیمت آن کسب سود می‌کنند یا به عبارت بهتر در حالی که سطح قیمت بسیاری از کالاها افزایشی است، تبدیل دارایی‌ها به سکه و طلا موجب می‌شود که ارزش این بخش از دارایی‌شان محفوظ بماند. به عبارت بهتر سودی کسب نمی‌کنند بلکه تلاش می‌کنند عقب نروند.

یک سوال کلیدی

اما سوال اینجاست، در اقتصادی که با رشد منفی همراه است، افزایش شتابان قیمت کالاهای مورد اشاره چه تبعاتی بر اقتصاد کشور دارد. آیا فقط افراد به حفظ ارزش دارایی‌شان مشغولند، یا اینکه سود و حتی ضرری متحمل شده‌اند؟

خوب یا بد، اقتصاد ایران دچار تحریم‌های شدید است و مذاکرات بین‌المللی بر سر مسائل سیاسی هم به نظر نمی‌آید در کوتاه مدت نتیجه دهد. به اعتبار بعضی شاخص‌های اقتصادی همچون GDP هم اقتصاد ایران در حال کوچک‌تر شدن است. شاخص رشد اقتصادی هم وضعیت مطلوبی ندارد.

تاثیرگذاری عوامل سیاسی بر قیمت دلار

در چنین شرایطی رشد قیمت دلار و طلا که اغلب هم با دلایل روانی و سیاسی صورت می‌پذیرد، را به راحتی نمی‌توان به عنوان معیار پیشرفت اقتصادی تلقی کرد. حداقل آنگونه که بعضی رسانه‌های اقتصادی این‌ روزها درباره افزایش قیمت آنها گزارش می‌دهند، افزایش قیمت طلا و ارز خوشحال کننده نیست.

دولت ریسک افزایش را نمی‌پذیرد

از نگاه وحید شقاقی شهری، استاد اقتصاد دانشگاه دولت برای کاهش بدهی‌های خود و تامین مالی ریسک افزایش قیمت دلار را نمی‌پذیرد و اقتصاد ایران دلاریزه شده است. در حالی که بخش عمده‌ای از کالاهای اساسی وارداتی هستند، به همین دلیل یکی از تبعات افزایش قیمت دلار فشار تورمی از سمت افزایش قیمت واردات است.

وی افزود: دولت می‌تواند از طریق انتشار و فروش اوراق، رشد بازار سرمایه یا فروش دارایی‌های مازاد تامین مالی کند. درست است که با افزایش قیمت دلار بدهی‌های ریالی دولت کم می‌شود اما دولت ریسک آن را با تشدید تورم نمی‌پذیرد.

تورم با اقتصاد چه می‌کند؟

کامران ندری در تحلیل خود از شرایط و تبعات افزایش قیمت ارز هم اینگونه توضیح می‌دهد: درآمدهای نفتی دولت به حداقل ممکن رسیده، ارز چندانی وجود ندارد که آن را در بازار عرضه کند. در کل افزایش نرخ ارز تورم بیشتری را در اقتصاد ایجاد می‌کند و به عبارت دیگر، افزایش قیمت ارز هم هزینه‌های تولید و هم انتظارات تورمی را افزایش می‌دهد.

وی تصریح کرد: افزایش تورم، دوباره کسری بودجه دولت را چند برابر می‌کند، زیرا باید با نرخ بالاتری خدمات مورد نیاز خود را خریداری کند. ممکن است که افزایش نرخ ارز برای دولت در کوتاه مدت درآمدزایی داشته باشد اما در بلند مدت هزینه‌های زیادی را به دولت تحمیل می‌کند.

افزایش قیمت ارز چاره‌ساز نیست

ندری در شرایط کنونی موافق افزایش قیمت ارز نیست و آن را چاره‌ساز مشکلات کشور نمی‌داند، برای همین تاکید می‌کند که اگر با افزایش نرخ ارز مشکلات اقتصادی حل می‌شد، چرا نرخ آن باید ۲۰ هزار تومان باشد؟ می‌توان آن را به ۴۰ هزار تومان رساند! باید توجه داشت که در شرایطی که اقتصاد در ثبات باشد، می‌توان با افزایش محدود نرخ ارز، به صادرات غیرنفتی کمک کرد.

رشد بخش‌های غیرمولد اقتصادی

احسان سلطانی، کارشناس اقتصای هم با بیان اینکه بیش از 70 درصد واردات ایران به واردات مواد اولیه و کالاهای اساسی اختصاص دارد، بنابراین افزایش نرخ ارز مستقیما بر معیشت مردم تاثیرگذار است، درباره یک تحقیق از نرخ ارز اینگونه توضیح داد: این بررسی‌ها نشان می‌دهد افزایش نرخ ارز تاثیر معکوسی بر تولید داشته است. در نتیجه بخش‌های غیرصنعتی یعنی خدمات غیرمولد رشد کرده‌اند آن هم بخش خدماتی که در ایران پشتیبان تولید و صنعت نیست.

وی با اشاره به اینکه افزایش نرخ ارز معطوف به صنایع پائین دستی است و اینکه افزایش نرخ ارز در این شرایط تله رانت و فساد است، افزود: سهم صنایع بزرگ و به عبارتی خصولتی در کشور ما قبلا 30 درصد بود و اکنون به 70 درصد رسیده است، این در حالی است که اشتغال آنها صفر است و حالا با افزایش نرخ ارز رانت‌های آنان نیز افزایش یافته است.

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید!