
تأثیر اجتماعی روانی کرونا تا چه زمان با ما خواهد بود؟
انسان چگونه با تهدیدهای بزرگ روبرو میشود و چگونه با شکستها کنار میآید. رفتارشناسی انسان و عوامل روانشناختی تأثیر اساسی در زندگی اقتصادی-اجتماعی امروز ما بازی میکنند. رویکردهای ما، رفتارهای ما و کنشهای ما در نظام تصمیمسازی سیاسی تأثیر میگذارد و بالعکس.
تحقیقات یکساله بر روی تاثیرات اپیدمی کرونا
در این زمینه تحقیقات کم نداریم. کمیسیون اروپایی حمایت از علوم اجتماعی و علوم انسانی یا SSH در سال گذشته با اوجگیری ویروس کرونا، به بررسی ارتباط اپیدمی این ویروس و کنشها و رفتارهای مردم و تاثیر روانی آن بر روی اجتماعهای مختلف پرداخت. هدف این بود که مبتنی بر نتایج تحقیقات، سیاستهای اقتصادی و اجتماعی مناسبی برای برخورد با اپیدمی ویروس کرونا تدارک دیده شود.
بر اساس گزارش SSH تا کنون با بودجه برابر 128.2 میلیون یورو، 23 تحقیق مختلف در مورد اثرات ویروس کرونا بر روی کنشهای رفتاری و نمودهای روانی جوامع اروپایی و دیگر جوامع انجام شده است. و 347 گروه تحقیقاتی در 40 کشور جهان به نتایجی رسیده و آنها را منتشر کردهاند.
خشم، اضطراب و کاهش همدلی در نتیجه قرنطینه طولانی مدت
تأثیرات قرنطینه بر روی سلامت روان افراد یکی از مهمترین سرفصلهای این تحقیقات است. بر این اساس برای اعمال سیاست درست قرنطینه، کشورها باید بتوانند تأثیرات منفی همراه با آن را کاهش دهند. هیچ پدیدهای مانند دوری از انسانها، آدمی را از انسانیت دور نمیکند. برای همین قرنطینه به مدت طولانی نتایج منفی در سلامت روان در پی خواهد داشت. هر چه دوران قرنطینه طولانیتر باشد این اثرات خود را به شکل آشکارتر و جدیتری نشان میدهد. اولین نمود عینی افزایش مدت قرنطینه در افراد خشم است. در دوران قرنطینه خشونتهای خانگی بیشتری گزارش شده و افراد به دفعات بیشتری در تحقیقات کیفی و کمی ابزار عصبانیت کردند.
اضطراب در میان افراد جامعه نیز از جمله عوارضی است که در نتیجه عدم امنیت در آینده و شرایط بیثبات حال ایجاد میشود. این نتیجه را در میان افراد جامعه ایران نیز میتوان مشاهده کرد. جایی که تنها متهم افزایش اضطراب در جامعه ویروس کرونا نیست. تحریمهای سرسختانه بر علیه ایران و همراه سوءمدیریت اقتصادی و بران کرونا سطح استفاده از داروهای ضداضطراب مانند آسنترا را افزایش داده است. این قرص آسنترا از جمله داروهایی بود که در دورهای در سطح داروخانهها نایاب شد و مردم پریشان و مضطرب ناچار شدند آن را از دست دلالان خیابان ناصرخسرو خریداری کنند.
بر اساس تحقیقات میزان همدلی نیز بین مردم کاهش یافته. این نکته بسیار موجب تعجب است چراکه معمولاً در شرایط بحرانی مانند جنگ، بلایای طبیعی و مانند آن میزان همدلی در میان مردم افزایش مییابد. اما کاهش همدلی در میان مردم در شرایط بحران طولانی مدت کرونا نشان از تغییر ساختارهای اجتماعی و همچنین شکست رسانههای جمعی در انتقال پیامهای همدلی دارد. مردمی که با دشمن مشترکی به نام ویروس کرونا مواجه هستند، بیشتر همدیگر را برای گسترش ویروس متهم میکنند.
در دو تحقیق جداگانه که پیشتر در مورد سارس انجام شده است عوارض طولانی مدت مواجهه با بیماری نیز بررسی شد. بر است این تحقیقات سه سال پس از مهار ویروس سارس، سوءمصرف الکل در میان کارکنان سیستم درمانی مرتبط با ویروس سارس دیده میشود. همچنین بعد از مهار ویروس همچنان بسیاری از کسانی که در مناطق پرخطر زندگی میکردند به رفتار هشدارآمیز خود ادامه دادند. از جمله رعایت فاصله اجتماعی و دوری از اماکن شلوغ و حتی محلهای عمومی.
آگاهی قدرت است
بر اساس این تحقیقات در دوران مواجه طولانی مدت با ویروس کرونا، هرچه میزان اطلاع مردم از حقیقت نحوه انتشار ویروس کرونا، نحوه مقابله با آن و همچنین میزان واقعی مرگ و میر و ابتلا افزایش یابد، مردم کنشهای معقولتری از خود نشان میدهند. به عبارتی اطلاعرسانی در مورد کرونا از کمترین میزان حساسیت امنیتی برخوردار است. اینجا جایی است که منافع حاکمیت و مردم به همدیگر گره میخورد و بایستی اطلاع رسانی به مردم در سطح مدیریتی انجام شود.
این نتیجهای است که تحقیقات SSH نیز به آن دست یافته است. بر این اساس شهروندان باید در جریان چرایی تصمیمهای اخذشده قرار بگیرند و به درستی بدانند چگونه این تصمیمات اجرایی خواهد شد. مثلاً چند وقت محدودیتهای رفت و آمد وضع خواهد شد و چرا.
عوارض اقتصادی گسترش ویروس کرونا
در تحقیقات چندرشتهای با استفاده از دادههای شهری انتقال افراد و کالاها نیز بررسی شد. گسترش ویروس کرونا اثر مستقیمی بر روی میزان رفتوآمد افراد و کالاها میگذارد. یکی از دلایل اصلی آن کمبود کارگرهای بخش حمل و نقل است. بر اساس اطلاعات اتحادیه اروپا، مهاجران که نیروی کار اصلی بخشهای مزارع، کارخانجات و حمل و نقل را تشکیل میدهند و آنها بیش از همه به دلیل گسترش ویروس کرونا دیگر به سادگی گذشته در دسترس نیستند. به همین دلیل فرانسه با کمبود 200 هزار نفر کارگر و آلمام و ایتالیا هر یک با کمبود 300 هزار نفر و 370 هزار نفر کارگر مواجه هستند.
پدیدهای تقریباً مشابه را هم در ایران شاهد هستیم. جایی که به دلیل کاهش ارزش پول ملی و گسترش ویروس کرونا، از کارگران افغانستانی خالی شده است و بسیاری از آنها ترجیح دادند به کشور خود و یا دیگر کشورها نقل مکان کنند.
عوارض اقتصادی اپیدمی ویروس کرونا بسیار گسترده بوده است. نظام مالیاتی بسیاری از کشورهای اروپایی به دلیل بسته شدن موقت مشاغل در دوران قرنطینه عملاً از کار افتاده است. مالیاتی منبع اصلی درآمد بسیاری از شهرها و کشورهای اروپایی است و تخمیل زده میشود نزدیک به یک تریلیون یورو از درآمد کشورهای اتحادیه اروپا کاسته شده است.
همچنین بانکهای خصوصی و ملی برای مجبور شدند به خانوارها و مشاغل مختلف خدماتی اضافهای همچون وام و کمک هزینه اعطا کنند.
بازیابی ثبات اقتصادی به صورت تدریجی و به سختی انجام خواهد شد و بیشک میتواند ضربه زیادی به جامعه خواهد زد. سوال اصلی این است بازیابی این ثبات چگونه انجام خواهد شد که کمترین آسیب را به جامعه و سلامت روان افراد برساند.