حداقل بهای جان هر بیماری کرونایی چقدر است؟

حداقل بهای جان هر بیماری کرونایی چقدر است؟

اواسط سال 98 بود که موضوع شیوع کرونا یک نگرانی عمومی در جهان ایجاد کرد. اوایل این نگرانی برای ایرانی‌ها این‌گونه بود که ویروس کووید 19 از محل اولیه انتشار آن یعنی ووهان چین به سایر نقاط دنیا از جمله ایران سرایت کند.

در نهایت کرونا به ایران رسید و نگرانی‌ها افزایش پیدا کرد، بعد از فشار افکار عمومی دولت تسلیم شد و اولین محدودیت‌های گسترده در همان روزهای فروردین وضع شد. هرچند خیلی‌ها می‌گفتند زمان طلایی برای مقابله و قرنطینه سپری شده است.

تعطیلات که تمام شد برخی با خوش‌بینی تصور کردند کرونا تمام شده است، دولت هم که خود را تحت فشار تحریم می‌دید به خاطر مشکلات معیشتی دهک‌های پایین با تساهل برخورد کرد. در حالی که در آمار فوت بالا می‌رفت کسی حاضر نبود با صراحت یکبار دیگر تقاضای قرنطینه سراسری کند.

تصمیماتی که مدام نقض شدند

عمدتا در صداوسیما گزارش‌هایی پخش می‌شد که مردم مقصر جلوه داده شوند و در قشرهای ضعیف جامعه هم تهیه نان به بهای جان موجب می‌شد دستورالعمل‌های بهداشتی کمتر مورد توجه قرار بگیرد. ستاد ملی کرونا هم تصمیماتی می‌گرفت که بعضا نقض می‌شد!

در این میان یک‌روز موضوع جریمه مردم مطرح می‌شد و یک‌روز محرومیت از خدمات اجتماعی در صورت رعایت نکردن شیوه‌نامه‌های بهداشتی اما وقتی مبلغ یارانه نقدی افراد با جریمه‌ها مقایسه می‌شد سیلی از جوک‌ها در شبکه‌های اجتماعی جریان می‌یافت.

آمار شوکه کننده فوتی‌ها در پاییز

تا اینکه پاییز به میانه خود رسید و به یکباره آمار فوت مبتلایان کرونا در محدوده 500 نفر در روز بار دیگر جامعه را شوکه کرد. گویا یکبار دیگر عزم عمومی شکل گرفت تا تعطیلی سراسری به یک مطالبه عمومی تبدیل شود. فشارها به دولت به گونه‌ای بیشتر شد که قبل از اعلام تعطیلی عمومی بعد از پایان سومین هفته آبان همه خودشان را آماده کردند. اما در کمال ناباوری دولت در سالروز گران کردن بنزین و حوادث آبان 98 تصمیم گرفت زیربار این تعطیلی نرود.

به نظر می‌رسید بهانه تعطیل نکردن بازهم مسائل معیشتی بود، در حالی که در همین مقطع دولت در حال بررسی تعطیلی با یک هفته تاخیر بود!

ناموفق بودن تصمیمات قبل از تعطیلی آذرماه

تعطیلی دو هفته‌ای از ابتدای آذرماه در شرایطی آغاز شد که بازهم چند روز قبل از آن تصمیماتی همچون محدودیت فعالیت ناوگان حمل‌ونقل عمومی در پایتخت و فعالیت کسبه موفقیتی به همراه نداشت و اعتراض فراوانی به آن شده بود. دولت هم تصمیم گرفت فشار بر اصناف را در تعطیلی دوهفته‌ای بیشتر کند.

محدودیت‌های دولت از سوی برخی در شبکه‌های اجتماعی با عنوان حکومت نظامی هم تعبیر شد. با این حال بازار تهران اعلام کرد همراه این تعطیلی خواهد بود. اما آنچه بیش از همه این روزها جلب نظر می‌کند جدی نگرفتن نسبی محدودیت‌ها در برخی محلات و شهرستان‌هاست.

نتایج نظرسنجی رادین درباره شیوه‌نامه‌ها

نتایج یک نظرسنجی در کانال تلگرامی رادین نشان می‌دهد 57 درصد معتقدند محدودیت‌های کرونایی رعایت نمی‌شود در مقابل 43 درصد باور دارند که در این روزها شیوه‌نامه‌های بهداشتی و دستورالعمل‌های مربوطه رعایت می‌شوند. البته در آمارهای رسمی اعداد دیگری گزارش می‌شود به عنوان مثال اعلام شد اصناف 85 درصد محدودیت‌ها را رعایت می‌کنند.

گوگل می‌گوید ایرانی‌ها بی‌توجهند!

این روزها هرچند شواهد میدانی نشان می‌دهد عمده واحدهای صنفی در تعطیلی کامل به سر می‌برند، اما کافیست در سایت گوگل عبارت «بی‌توجهی محدودیت‌های کرونا» را جست‌وجو کنیم. سایت‌های خبری و عکس‌های فراوانی از گوشه‌گوشه ایران نشان می‌دهد هنوز در بسیاری از نقاط ایران محدودیت‌ها نادیده گرفته می‌شوند.

شواهد میدانی بی‌توجهی

از سویی در این روزها در سطح خیابان‌های محلات و شهر تهران هم هنوز ترافیک سنگینی دیده می‌شود که گویای حضور گسترده شهروندان خارج از منازل‌شان است. انقدر این قضیه نادیده گرفته شد که رئیس کمیته امنیتی و اجتماعی ستاد کرونای استان تهران در سومین شب اجرای محدودیت‌های آذرماه اعلام کرد رانندگان بی‌توجه منتظر جریمه 200 هزار تومانی باشند.

ناوگان حمل‌ونقل درون‌شهری در پایتخت هم هرچند خلوت‌تر از ماه‌های قبل شده است اما به اندازه تعطیلات عید هرسال خلوت نیست تا بتوان تایید کرد محدودیت‌های کرونایی به طور کامل رعایت می‌شوند.

بهای جان انسان از نظر علم اقتصاد

شاید بسیاری از ما شنیده‌ایم رعایت نکردن دستورالعمل‌های بهداشتی مساوی است با تعداد کشته‌های بیشتر کرونایی؛ فوتی‌هایی که برای جان‌شان نمی‌توان قیمتی تعیین کرد. ممکن است هیچ‌کدام‌مان به بهای اقتصادی که برای این کشته‌ها می‌پردازیم فکر نکرده‌ باشیم.

از نگاه ریچارد تالر، اقتصاددان جان آدمیزاد را می‌توان از سه منظر قیمت‌گذار کرد. اول، بهایی که خود فرد حاضر است برای زنده‌بودن خود پرداخت کند. دوم، بهایی که جامعه برای زنده بودن فرد می‌پردازد. این بها شامل تمام هزینه‌های بهداشتی، درمانی، امنیتی، دفاعی، هزینه‌های تولید و توزیع غذا و تمام خرج‌هایی که نگاهشان معطوف به بقای اعضای جامعه است، می‌شود. در نهایت سومین بها هم میزانی است که سوم هم بهایی که اعضای خانواده حاضرند برای زنده بودن فرد بپردازند

هر روز تعطیلی ایران چند؟

بهای جان فوتی‌های کرونایی را این روزها می‌توان به شکل‌ دیگری هم به صورت نمادین محاسبه کرد. آن هم بهای هر روز تعطیلی برای اقتصاد ایران است که در سال گذشته براساس یک گزارش خبرآنلاین 2 هزار 314 میلیارد تومان اعلام شد. این رقمی بود که در همان روزهای اول شیوع کرونا هر روز تعطیلی به اقتصاد کشور ضرر متوجه می‌کرد. حال بعد از گذشت چند ماه با تغییر قیمت دلار و سایر شاخص‌های اقتصادی رقم جدید احتمالا افزایش بیشتری هم خواهد بود.

به عدد فوق باید هزینه‌های دیگر همچون خانه‌نشینی صاحبان مشاغل مختلف و مصرف پس‌اندازهای خانوار بر گذراندن روزمره را هم افزود. البته بازهم می‌توان مدعی شد بهای جان هر انسانی که به کرونا مبتلا می‌شود یا فوت می‌کند بسیار بیشتر است.

سخن پایانی

بهایی که تک تک اعضای جامعه موظف به پرداخت آن هستند و آنچه لازم است مورد توجه قرار بگیرد اینکه با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی می‌توانیم هرچه بیشتر به خودمان و بیماران کمک کنیم و نقشی در جلوگیری از این هزینه‌های کلان اقتصادی داشته باشیم.

اولین نفری باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید!